امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق مامان

شیطنت ها

1391/11/23 16:16
نویسنده : مامان انسیه
957 بازدید
اشتراک گذاری

 بیاین بخونین شایدهمدردباشیم 

 واااااااااااای ازدست توی شیطون بلا بابایی امیرعلی که دیگه رسماداره ازدست شازدش دیونه میشهعصبانی آخه نه که شوهری حوصله اش درحد منفی ١٠٠میباشدوقتی شما١٠دقیقه باهمین بابایی اینهمه غرمیزنه که حال آدم بهم میخوره که چراکارش مونده به الان که باید اوناباهم تنهاباشن یک قیافه ملتمسانه ای بابایی به خودش میگیره ومیگه بیا بگیرش یامن دیگه نمیتونم واصلاغذانمیخوام درست کنی ووضع بدترمیشه زمانی که مثل امشب بابایی بخوادبه شماغذابده خونه رسماشالی زارمیشودبااین تفاوت که سبزنیست وشالی هابرنج سفیدمیباشند وقیافه شماروکه دیدم برنج وماستی رودیدم که به هرقسمت صورت شمابرخوردکرده بود و١درصدروشماخورده بودین ولباس هاهم بی نصیب نبودن یک قیافه ای  داشتی منم این شکلی بودمکلافه بابایی هم میگفت من نمیتونم بهش بدم .بشین . نکن .بخوردیگه نریز. ایخدا. بی تربیت. درنیارازدهنت .این چکیده غذادادنش بود منم که داشتم کباب میپختیدمcareto aprendiz de cocinero داشتم ریسه میرفتم ازخنده همیشه باامیرعلی درگیرن نروبالای مبل. لامپوروشن خاموش نکن .به سیم انتن دست نزن. روعسلی نشین. البته امیرعلی هم وحشتناااااااااااااااااک فوضوله ولی من میگم ١٠برابراین کاراروطی روزانجام میده این همه باهم دعوانمیکنیم خلاصه بلواییه توخونه موقع خواب که بماند 1193378111-844.gifولی پسرم عاشق باباشه وعجیب وابستشه باباییش هم همینطورتازه وقتی نگاش میکنه چشاش یه برق خاصی میزنه ضایع است که ازمن بیشتردوسش داره دل شکستهیه عالمه باهاش توپ بازی میکنه ولی اصلاتنهایی نمیتونه نگهش داره بعدیه ربع ازبین میره بس که حرص میخوره اخه طفلی یادنداره زودی سرگرم چیزدیگه ایش بکنه منم امشب بهش گفتم بروخداروهزارمرتبه شکرکن عزیزم که مردی چون یه ساعتم نمیتونی مادررررررررباشی اونم گفت اره واقعا                                    خودمونیماتوعمرم پست به این طولانیی نذاشته بودم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

سجاد
22 بهمن 91 8:30
بابایی غر میزنه نه اینکه بابایی قر میزنه .
در ضمن لینک سجاد تو لینک دوستان امیر علی نیست . چرا ؟


بروی چشم
مامان مهنا
22 بهمن 91 9:36
اخی چ بابای خوب و کم حوصله ایی
البته دست کمی از همسری ما نداره


چه کنیم شانسمونه


سجاد
22 بهمن 91 13:40
سلام واسه دیر آپ کردن باید خدمتتون عرض کنم چند تا وبلاگ دارم که همشون فعالن و فرصت آپ کردنم برای هر وبلاگ محدوده . اینم آدرساشون ، خواستین نطرتونو بگین : kouhestan20.blogfa.com banovanekohestan.blogfa.com hossein-63.blogfa.com
فاطمه و فائزه (زويشا)
23 بهمن 91 3:42
@...............@..........@............@@@@@..........@ @@..........@@......@.....@......@..........@......@....@ @.@........@.@....@.........@....@..........@....@........@ @..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@ @...@....@...@....@.........@................@....@.........@ @....@..@....@....@.........@................@....@.........@ @.....@@.....@....@.........@................@....@.........@ @......@.......@....@.........@................@....@.........@
حامی
23 بهمن 91 10:34
چه سوالی پرسیده بودید؟
محبوبه مامان الینا
23 بهمن 91 11:41
امان از دست این مردا قیافه گرفتن مال اوناست کارکردناش مال ما اااااااااااااای ورروجک شیطون چه کردی با بابا
خاله رویا
25 بهمن 91 20:44
آخی منم یه خواهرزاده دارم یه سال و نیمشه فوقش بیست دقیقه با باباش بازی میکنه بعدش دعوا میکنن خدا حفظش کنه امیر علی جونو در ضمن عزیزم منم لینکت کردم
arnika
2 اردیبهشت 92 13:59
سلام

راستش فکر کنم این موضوع هم به تفاوت آدمها بر می گرده یعنی همه باباها اینطوری نیستن اما به طور کلی مسلما پدر ها حوصله یک مادر رو ندارن. بخاطر همین اسم اونا پدره و اسم ما مادر. به نظر من بهتر هم هست که این دوتا قاطی نشن. اما چیزی که من بهش اعتقاد دارم اینه که بچه باید با باباش هم بازی کنه تا یه سری چیزها رو از اون یاد بگیره. مثلا من هیچ وقت نمی تونم مثل بابای آرنیکا باهاش کل کل کنم یا سر به سرش بذارم تا به قول خودمون ظرفیتش بالا بره یا بتونه بعد از یه مدت فرق بین شوخی و جدی رو تشخیص بده. اما باباش می تونه.

به نظر من بهتره که به باباها بگیم که می تونن یه کم صبورتر باشن. اینکه بگم من از عهده اش بر نمی یام که خیلی غیرمسوولانه است

پسر گلت رو ببوس

خدا صبرت بده )


گل گفتی خواهر