هفته دوم وسوم فروردین
این هفته عروسی بودیم ادامه عکس هادرادامه مطلب این هفته عروسی دخترعمه امیرعلی بودیم 17فروردین عروسی بودشب هنابندون واسه امیرعلی عناگذاشتم تاچندروزهروقت میپرسم تودستت چی گذاشتم میگه هنا خواب بودی وگرنه مگه میذاشتی شب عروسی اونقدرورجه ووورجه کردین بایگانه که دیگه نانداشتین راه برین یگانه هم طبق معمول گریه میکرد اون بالابازدعوام میکردین ای خدایکی اون میزنه یکی تواخرشم یاگریه است یاخنده مثل الان اینم یگانه خانم وقتی واسه پیام بازرگانی گریه روگذاشت کنار مامانشوکشت اون دوشب این لباسه هست تنش زیپشوبازکرده بودپهن کرده ...