لپ وبازم لپ
واسه گل پسرم
بفرماییدادامه مطلب
سلام اتفاقات جدیدپیش اومده اول اینکه امیرعلی دیشب که خونه مامانم بودیم یهوسروصداش اومددیدیم بله شیطونی جدیدهماناوپوپ امیرعلی وگیرافتادن همانا بله دیدم آقاپشت بخاری گیرافتاده یهویادم اومدکه خاموشه زودی باباییش درش آورد گلمو گریه نکردزیادگفتیم چرارفتی اونجا گفت پوپ خوب بچم پوپشومیخواسته بله پوپشون اون پشت افتاده بود یه کم لپش قرمزشده بودولی زودرفت اثرش وازدیروز24اسفندگل پسرم اسم نوشیدنی موردعلاقشون دوغ روبه غوغ تغییردادن یه همچین پسری داریم ما امروزاتاقشوتکوندم وواسه اینکه دوباره بهمش نریزه به گفته شوهری لوازم لازم واسباب بازی هاشواوردیم تواتاق خودمون واتاقشوتا4شنبه پلمپ کردیم یعنی یه همچین پدرومادربدجنسیم ما اخه امروزاتاقش واسه دفعه دوم کلی وقتموگرفت اماادامه خونه تکونی الان لوازم واستکان هاروتووایتکس کردمو دارم دراوروکمدلباسوتمیزمیکنم میمونه آشپزخونه وحال وچیدن سفره ورنگ آمیزی تخم مرغ ومرحله سخت خونه تکونی ...بریم سراغ امیرعلی امروطرف دیگیه لپش به تختش خوردو جاش موند عزیزم کلی گریه کرد خداکنه جاش تاعیدخوب بشه بس که این پسرفوضوله بوس واسه شیطونکممممممممممممامروزروهم میخوام روزبه به قراربدم چون هرچی میشدامیرعلی میگفت به به اسباب بازی می اوردم میگفت به به غذابه به خلاصه همه چی گلم ازدیروزکلمه آتیس روخیلی نازمیگی پسرم