این 10روزچه کاراکه نکردی
بفرمایید ادامه مطلب یه عالمه عکس دارم
فدای چشاش بشم که درحال انجام هرکاری همه چی رومیپاد
سلام اومدم از3خردادبه بعدوبگم
شنبه امتحان اقتصادخردرودادم ظهرکه خوابیده بودیم شمازودبیدارشدی دنبال بابایی گریه میکردی منم گفتم چه وقت بیدارشدنه من دیشب تاصبح بیداربودم چشام بازنمیشه مامان که یهوبابایی گفت امادش کن ببرمش درمغازه منم که ازخداخواسته فوری امادت کردم ورفتین وخوابیدم
تازه 1ساعته رفته بودیناولی 2ساعت نگهت داشت بابایی وخوابیدم حسابی همچین بابای خوبی داری شمااین ترم خیلی بهم کمک کرد
فداش بشم اینم وقتی خوشلت کردم بری
اینم وقتی داری میری که تاسرخیابون میگی بای بای
بعدشم داشتم فکرمیکردم چی شام درست کنم وهوس پیتزاهم داشتم یهوبابایی زنگ زدگفت چی درست کردی گفتم دارم میفکرم گفت پس من غذامیگیرم پیتزاخوبه منم گفتم بلهههههههههههههه
مامانی میدونی واسه چی رومیزغذانمیخوریم واسه اینکه درعرض چندثانیه روی میزتبدیل به بازارمیشه قاشقواززیرمیزبایدپیداکنیم چنگالواززیرصندلی وعملکردمثل برق من درهمچین مواقعی وقتی پشت میزم کندمیشه پس نتیجه میگیریم همون سفره بهتره
ولی واسه شماقرمه سبزی داشتم ازظهر
حالاازکدوم بخورم لبای سسی شوبخورم
کلاچیزای تندوشورروبیشتردوست داری مثل بابایی طعم سس قرمزروبیشترپسندیدی
یک شنبه5ام رفتیم خونه مامان بزرگ مگه شماویگانه میومدین خونه
همش بدوبدو
اینم یگانه خانوم دخترعمه که هرکدوم یه چیزیادنداریداون یکی هواشوداره
وبازم زلزله خودم
ده دقیقه هم نمیزاری بخونم شیطونک بچم به شلوارش جیش نکرده اب ریخته خیسه
واینکه چندروزیه به لگوهات علاقه نشون میدی وبرج درست کردی باهاشون اخه اولین باره مثل یه بچع خوب باهاشون بازی میکنی
ازپایین وبالابهش اجراضافه میکنی وفریادشادی میکشی حالاخوبه برج میلادونساختی
اینم روزی که من مرتع داری میخوندم نکه خیلی هم میزاشتی
اینم شماتوی پشه بندت که واست کوچیک شده
یک شنبه 12ام رفتیم خونه مامانی ودرعرض سه سوت واسه پسرم انگوراوردن اونم انگورتوحیاط خودشون 2تاداشته یکی واسه خودون یکی واسه ما ولی مگه شمابه ماهم انورمیدادی
به به همه دونه هاییی که میوفتادروزمینم تاپیدانمیکردی ول کن نبودی
اینم 13ام ودوشنبه
اخه مامان اونجام جای رفتنه ای خداازدستت
اینم گیلاس که واسه دفعه اول خوردی
مامانی واست گرفته بهش میگی دیداس یادیلاس هنوزریزه میزن اولشه
اینم مال دیشبه که بادوست بابای ودایی جون من شام مهمون دوست بابایی عموحجت بودیم
رستوران نه میزبچه داشت نه قاشق کوچیک واسه جوجم پس همین بالاازهمه بهتره فدات بشم که هروقت میخوام غذات بدم میگی دستم
وشنبه همین هفته بودکه 11دهمین دندون گل پسری دراومد
عروسکم پست لغت نامتوجداواست میزارم